با یکی از همکلاسی های دوره دبستان رو دم دانشگاه دیدم، داشتیم گپ می زدیم که دوتا دختر که ازشون بدم میومد از در دانشگاه اومدن بیرون. گفتم: اه باز این ……. آمد! گفت: اون خواهرمه! سریع گفتم: نه! اون یکی!
گفت: اونم زنمه!!!
از اونی که روز ازل شانس پخش میکرده متشکرم شخصاً!
خدایا نمیخوای یه سری بری اروپاو امریکا ؟ دارن میمیرن از خوشی ها…..
خدایا مخلصتم………….!
یه نگاه بنداز ببین کسی با برگ برنده ی ما دلمه درست نکرده ؟؟؟؟
خیلی دوست دارم یکی بهم بگه: “قدر این روزاتونو بدونید”
بعد بزنم پس گردنش و بگم دقیقا کدوم روزا؟
نشون بده با دست!
آی حال میده !!!!
یه تبلیغ شامپو گلرنگ هست که پدره میگه :
((تو خونه ما پسرم موهای نرم خوش حالتی داره، دخترم موهای مواج زخیمی داره ، خانومم موهای لخت و نرمی داره و موهای خود من هم خشک و زبر هست اما همه ما با شامپو گلرنگ موهامون رو میشوریم چون برای هر نوع مویی مناسبه))
اینجا ؛ همه ی نسل ها ؛ نسل سوخته هستند …
فقط درصد سوختگی فرق می کند و محــلّ سوختگی …
میگن تو بهشت یه قسمتی هست که دخترای کم حجاب سوار یه ون میشن میرن خیابون به گشت ارشاد گیر میدن …. =)))))))))
عدم امنیت یعنی : توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در بیش از ۱ متر باشه ، درش قفل نداشته باشه و به بیرون باز بشه..!!
هربار از بیرون میام بابام میپرسه کجا بودی، منم هربار میگم بیرون بودم. بعدش دیگه هیچی نمی پرسه.
دوست داره فقط مطمئن شه خونه نبودم!!!
روایت هست تو بهشت بنزین لیتری ۵۰۰ ریاله …اونم عمرا اگه فرشته ها بزارن حساب کنی
اعتراف می کنم بچه که بودم و تازه مسواک زدن رو یاد گرفته بودم، موقع مسواک زدن به جای اینکه مسواک رو تکون بدم، سرم رو با شدت در جهات مختلف تکون می دادم و مسواک رو همینطور ثابت نگه می داشتم. اعتراف می کنم تا یه ربع بعد مسواک زدن سرم گیج می رفت! )))
وقتی یه زن نظر شما رو میپرسه ، در واقع نمیخواد نظرتوون رو بدونه فقط میخواد نظر خودش رو با یه صدای مردوونه هم بشنونه ))
روایت هست که توماس ادیسون تا ۱۲ سالگی خِنگ بوده اما مادرش همیشه بهش می گفته که روزی تو مرد بزرگی میشی و همینطور هم شد!!!
اما ما از بچگی اگه اّنیشتین هم باشیم از بس پدرو مادرمون میگن “تو هیچ پُخی نمیشی”
آخرش با کلی ترفیعِ درجه میشیم همون پُـــــــخ:-))))
از مزایای اینترنت در ایران اینه که میتونید در زمان لود شدن برید توالت و حتی حموم !
شایدم یکی از فامیلامون تو این فاصله بچه دارشد )
گفت: تو بیا بیرون.. کارتکست ام بیار… یه خطی روش کشید گفت تا ۳ ماه دیگه اینجا نبینمت…
بچه ها به نظر شما مگه من چکار کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خنگول داشته با دوستش فیلم جنگی میدیده،میترسه،سینه خیز میره تلویزیون رو خاموش میکنه،وقتی برمیگرده میبینه دوستش تیر خورده:)
فک کنم بابام گنج پیدا کرده. هم نون خریده هم گوشت !!!!/
نظرات شما عزیزان: